برای چشمانت
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
ميپرد مرغ نگاهم تا دور
واي باران …… باران
پر مرغان نگاهم را شست (شادروان حميد مصـدق)
****
سردي چشم تو افروخت مرا
سوخت مرا
آن زمان كه غزل چشم تو را ميخواندم
و به خوابِ خوشِ خود ميرفتم :
در دلم بود كه بي دوست نباشم هرگز
چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بود*
تو و مجذور تمام هستي
من و تفريق دل آراميها
من از آن گونه شكستن كه توام تكه ي قلبم گردي
نهراسم
تو بيا تكه ي خود بردار و برو
راستي سخنم با تو تمام است
ببين
اين همه اشك كه من ميريزم
هيچ دل سنگ تورا نرم نكرد.
* حضرت حافظ شيراز
2 نظر:
و بدین گونه بود که اومدی و شدی سوشیانت جماعت وبلاگ نویس ؟؟؟
Salam Aziz Blog Ali Dari Kheyli Hal Kardam Makhsoosan ghesmateh Avaha :"> Aziza Age Mishe Baram Codesh ro Bede Manam Bezaram To Weblogam Age In Karo baraye Man Bokoni Kheyli Kheyli Khoshhalam Mikoni
http://Yekdel-Yekkalam.blogfa.com
Post a Comment
خانه >>