پنجره را باز کرده بودم تا هوای اتاق کوچکام را کمی برفی کنم. حاج قربانی که
باران در سایتاش گذاشته، داشت میخواند. نگاهام به برفهای روی بام بود. بهخدا به چشم خودم دیدم که گنجشکها میآمدند، روی شاخههای خشک درخت «مو» مینشیناند اما لب به دانههای برنج نمیزنند. شما باور نکنید اما به خدا خودم دیدم!
0 نظر:
Post a Comment
خانه >>