Friday, December 09, 2005

عزاداران

چه دارد بر سر این مملکت و مردمانش می آید؟؟؟
ممیز رفت. نوذری هم رفت. این همه خبر نگار و اصحاب فرهنگ و خبر رفتند.
چرا؟ بر ممیز چه تهمت ها که روا نداشتند. حق و حقوق نوذری را که ندادند، احترام به او پیشکششان. این همه خبرنگارو تصویر بردار و روزنامه نگار و صدا بردار و... را به کشتن دادند. که چه؟ چرا چنین می کنند آخر؟ مگر چه کرده اند که این چنین مستحق ضجر و مرگند؟
به کدامین گناه این به کشتن می دهیدشان؟ مگر خانوادهاشان را جزو آدمیان به حساب نمی آورید؟ این تظلم کجا برند اینان؟ به کجای این شب تیره بیاویزند قبای ژنده ی خود را؟
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ايوان مي روم و انگشتانم را
بر پوست كشيده ي شب مي كشم
چراغ هاي رابطه تاريكند
چراغ هاي رابطه تاريكند
كسي مرا به آفتاب معرفي نخواهد كرد
كسي مرا به ميهماني گنجشك ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردني ست
(فروغ عزیز)
فایلی از اجراهای قدیمی منوچهر نوذری را در برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» که به همراه مرتضی احمدی یا حمید قنبری و گوگوش اجرا کرده را در یافت کنید، شاید کمی دلتان باز شود.
( دريافت فايل ) با رایت کلیک بر روی کلمه «دریافت فایل»، گزینه Save Targe As... را انتخاب کنید.

1 نظر:

Anonymous Anonymous نوشته...

زجر است مقصودتان حکما، که ضجر می شود اندوه و دلتنگ و خشمگین ساختن لابد.

9:51 AM  

Post a Comment

خانه >>