Friday, September 08, 2006

شب سرگشتگی ِ من

به حکم قاعده­ی زمان، این ساعت شب است. مثل تمام شب­ها. اما نه برای من. برای من یک­سان نیست. امشب سرگشته شدم. صدایم که می­کنند نمی­شنوم. این را وقتی مادرم با وحشت نگاهم کرد فهمیدم. راستی از این ناله­های گاه و بیگاه من خسته نشدید؟

2 نظر:

Anonymous Anonymous نوشته...

در دلم چبزی هست مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح و چنان بی تابم...

9:35 PM  
Anonymous Anonymous نوشته...

man hamishe montazere shenidane harfhay to hastam va in nalehay gaho bigahe to ro doost daram hamishe!
MINOO

6:14 PM  

Post a Comment

خانه >>