Saturday, February 10, 2007

دعوت می­کنیم...

دیدم همه­ی احزاب و گروه­ها و هر ارگان دولتی و غیر دولتی که لابد «باید» از همه­ی اقشار ملت برای راه­پیمائی فردا دعوت کنند و گرنه شاید جیره و مواجبی ازشان قطع شود یا متهم که بله، موافق نیستند و الخ، به جدیت تمام مشغول­اند به فراخوانی و دعوت؛ گفتم من هم به شیوه­ی خودم از تمامی اقشار ملت شهیدپرور میهن اسلامی و غیر اسلامی­مان دعوتی کرده باشم که می­شود راه­پیمائی دیگری هم کرد و از حقوقی که حق مسلم ماست در آن دفاع کرد که انصافا ارزش آن هم بیش از راه­پیمائی است که فردا بتواند ابهت ایرانیان را در تمامی منافذ بیگانگان مانند همیشه فرو کند. هم ارزش آن بیشتر است و هم بازخورد آن شاید در طول زندگی حداقل خودمان بیشتر از هر امری باشد.
خیلی ساده، به هرچه که دوست دارید تکیه دهید. شروع به راه­پیمائی کنید. نشسته نمی­شود؟ چرا می­شود. چشم­ها را ببندید و به قدر لحظه­ای به چیزی غیر از راه­پیمائی با این دو پای بخت برگشته «فکر» کنید.
نمی­دانم این همه آیه و حدیث و روایت در منقبت اندیشیدن و لحظه­ای تامل و تفکر و نتایج آن پس کی باید به کار آید. لابد در غیر روز 22 بهمن!
پ.ن1: سایت «هفت اقلیم» هم به افتخار لحظه­ای اندیشیدن در حال سپری کردن روزگار «آزمایشی» خویش است. از یاد مبریداش.
پ.ن2: نامه­ی سرگشاده­ی انجمن اسلامی دانشجویان اروپا را الپر در وبلاگ­اش گذاشته. بخوانیداش که مهم است و دردمندانه نوشته­اند.