سوشیانت در «دایرة المعارف دین» اثر میرچا الیاده - 2
میرچا الیاده را بسیاری میشناسند و حق او نیست که در مختصری بخواهم به او بپردازم. همین قدر بگویم که «دایرة المعارف دین» او یکی از محدود منابع مورد وثوق بسیاری از دین پژوهان است. تعریف سوشیانت و بحثهای مرتبط با او را در ذیل مدخل «ادیان ایرانی» بصورتی موجز اما صحیح آورده که بد ندیدم برای این مبحث به آن استناد کنم و علاوه بر ترجمهی آن، اصل متن را نیز همراه کنم که در اینجا قابل دسترسی است. ترجمه را میآورم و از آنجا که ترجمه از فنون است و هنر؛ از اهلش میخواهم چنانچه در تطبیق دو متن با اشتباهی در ترجمه مواجه شدند یادآور شوند تا تصحیح کنم.
سوشیانت: اصطلاح اوستائی سوشیانت (نیکی رسان آینده؛ در فارسی میانه: سوشیانس) به معنی منجی جهانیست که در آیندهای برای نجات بشریت خواهد آمد. مفهوم منجی نهائی به همراه ثنویت یکی از مفاهیم بنیادین آئین زرتشتیست که از همان ابتدا در گاثاها ظاهر شده است. زرتشت به عنوان پیامبر این دین خود یک سوشیانت بود که را برای «فراشوکرتی» یعنی پایان وضعیت کنونی جهان، انجام میداد. یعنی زمانی که هستی تجدید بنا و باشکوه خواهد شد.
سنت متاخر زرتشتی این مفهوم را دقیقا به یک اسطورهی فرجام شناختی توسعه و بعدها تعداد سوشیانتها را از یک به سه افزایش داد. تمام این منجیان از نطفهی زرتشت متولد میشوند؛ نطفهای که در طول اعصار در دریاچهی «کَنسویه» [که با دریاچهی هیرمند امروزی در سیستان ایران یکی گرفته میشود] نگهداری شده و توسط 99.999 «فِرَهوَشی» یا ارواح محافظ، حراست میشود. بزرگترین ِ سوشیانتهای منتظَر، «اَستْوَتاِرَتِ» پیروز (اوئی که تجسم بخش حقیقت است) پسر «ویسپَتَهاویروری» (زنی که بر همه پیروز است) سومین سوشیانت است که هستی به او شکوهمند میشود و در یَشت 19 ظهور مییابد. هنگام ورود او، بشریت دیگر رنگ پیری و مرگ و تباهی را نخواهد دید و به وی قدرتی نامحدود عطا میشود. در آن زمان، مردگان رستاخیز خواهند کرد و زندگان جاودانه و فنا ناپذیر خواهند گشت. او سلاح از نیام برکشیده و با آن با قدر دشمنان جهان حقیقت (جهان مینو و اشه) را میکشد. «اَستْوَتاِرَت» بر تمام موجودات هستی نظر خواهد کرد و آنرا زوال ناپذیر خواهد ساخت. او و دوستانش در نبردی عظیم با نیروهای شر درگیر خواهند شد، نیروهائی که منهدم خواهند گشت.
نام «اَستْوَتاِرَت» به روشنی نتیجهی تاملی الاهیاتیست. همانگونه که [نام] دو برادرش یعنی «اوخشیَتارته» (کسی که باعث رشد حقیقت میشود) و اوخشیَتنمه» (کسی که باعث فزونی قدسیت میشود) هستند. نام این سه دوشیزه (در یشت 13) که با نطفهی زرتشت، زمانی که در دریاچهی «کنسویه» مشغول استحمام هستند؛ باردار شده و سوشیانتها را دنیا میآورند نیز به همینگونه ناشی از تاملاتی الاهیاتیست. هر یک از این سوشیانتها در آغاز یک هزاره خواهند آمد و یک چرخهی هستی را میآغازند. «اَستْوَتاِرَت» در سومین و واپسین هزاره ظهور خواهد کرد تا نوع بشر را خلاصی بخشد.
اصل اعتقاد به منجی نهائی قبلاً در دورهی هخامنشی (قرون 3-4 پیش از میلاد) شکل گرفته بود. شاید این امر عنصر اساسی در شکل گیری اندیشهی مسیحائی نبوده است؛ اما مسلماً عاملی تعیین کننده بوده است. عاملی که موفقیت عظیمی در دورهی یونانیمابی، در آن سوی مرزهای جهانی ایران، بدست آورد. یک مفهوم مشابه، یعنی بودای آینده، مایتریه، به احتمالی قوی، مدیون آن بوده و مسیح گرائی نیز میتواند ریشههای خود را در این اندیشه بجوید.
1 نظر:
بسم الله الرحمان الرحیم. امیرعباس ریاضی! سلام!
من چند ماه قبل کنکور سراسری ثبت نام کردم. البته من از سالها قبل یک فوق دیپلم فسقلی دارم. لیسانس بود در اصل. 81 واحد پاس کردم. پروژه کردم. ولی به هر حال نتوانستم لیسانس بگیرم. شد فوق دیپلم. در سه چهار سال اخیر هم دو (؟) بار الاهیات و یک بار فیزیک پیام نور شرکت کردم. کامیاب نشدم. الان هم قصدم فیزیک است. البته خیلی بد امتحان دادم. شاید فقط امکان انتخاب رشته در پیام نور داشته باشم.
دایرة المعارف «ادیان» یا «دین؟»
دوست دارم بدانم علاقه ی شما به مفهوم سوشیانت چه گونه ایجاد شده. آیا به دیگر مفاهیم دین زرتشتی هم علاقه دارید؟ دوست دارم بدانم در دین زرتشتی سلسله ی پیامبران شامل چه تعداد پیامبر است. آیا زرتشت آخرین است؟ اولین است؟ اولین و آخرین است؟
***
حافظ خودش گویا قرآن حفظ بوده. حالا چرا توصیه کنیم مردم غزلهای حافظ را حفظ کنند؟ گمان کنم جائی خواندم مرحوم بروجردی مدتی با مثنوی مأنوس بوده. در رؤیا (؟) به او می گویند (؟) ارزش وقتت را بدان و وقت خود را صرف دین خدا کن.
البته بنده مخالفتی با متون نثر و نظم فارسی ندارم. درست است که اهل هنر و ذوق نیستم، ولی این درجه بی ذوق و بی هنر هم نیستم که با اُنس با آثار والای ادب فارسی (و حتا آثاری از ملل دیگر) مخالفت کنم.
***
قربانت.
Post a Comment
خانه >>