خیلی دوست دارم به کرمانشاه و خصوصاً شهرستان «صحنه» سفر کنم. دیدن مردمانی که شیدایی از سر-و-رویشان میبارد لابد تاثیر خوبی بر آدم میگذارد. دوست کرمانشاهی زیاد دارم اما دیدن دالاهو و اهل حقاش شده یکی از آرزوهای دیرینهام. حس میکنم یک آدم خاص لازم دارم تا با هم به این سفر برویم. یکی که حاضر باشد شبها در کوه بخوابد و غذای کوهستانی بخورد. یکی که غم داشته باشد، غصهدار باشد، نیاز به تحول داشته باشد. خلاصه نمیدانم. حس عجیبی مرا به دیوانه بازیهای از یاد رفته میخواند.
پ.ن. مسبب همهی اینها دیدن
این تکه فیلم از سید خلیل بود که اشکام را درآورد.
9 نظر:
البته مردم منطقه به این شهر میگویند «کِرِند» نه «دالاهو» هر چند دالاهو زیباتر است.
شما برای این سفر کاندیدا قبول می کنید؟!
کرند همون کرنده! دالاهو اسم یک کوه و یک منطقه ست.
این فیلم نیمه ماه رو که حتما دیدی.
http://www.arianworld.com/forum/showthread.php?t=15679
ندیدی ببین. عشق داره.
چون شرط همسفری باشد، پای ره شکسته باشد و کمر دوتا،
و افسوس در این عالم پُریاب.
دوست کرمانشاهی حتی اگه آدم رو با خودش کرمانشاه نبره هم خوبه و عزيز.
منم هميشه در حسرت رفتن به کرمانشاه بودم. حالا ديگه شده جزء غصه هام، که هر وقت کسی ميگه "کرمانشاه" به دست و پاش می افتم که تو رو خدا از پاهات بخواه در کنار پاهام قدم بردارن. از اين جا تا کرمانشاه که راه دوری نيست...هست؟
راستی تبار مادری ما کرمانشاهی بودند. ولی خاص نبودند. عادی. دنیا دوست. تبار پدری مان که از خطه همدان بودند بیشتر دست به عرفان داشتند و عشق.
من هستم
سلام . به نظر من احساس و دل آدمه که به مکان روح میده من تازه پریروز از کرمانشاه و سر راهش صحنه برگشتم تهران باور کن دها بلکه صدها نفر هر روزه از این محلها بی تفاوت رد میشند.ضمنا دالاهو بعد از اسلام آباد غرب و کرند و سر راه قصر شیرینه منطقه سرپل ذهاب و ریجاب(ریژ آب هم در مسیر هم از نظر ظاهری و معنوی دیدنی است بعد از صحنه جیحون آباد رو هم فراموش نکن ما رو هم رفتی دعا کن یا حق
آقا من پا هستم براي رفتن با يك بلد كرمانشاهي (لك)عارف باحال
Post a Comment
خانه >>