Thursday, October 19, 2006

مقدمه­ای جمالی بر جملاتی جلالی!

نمی­دانم تا به حال مقدمه­ی مناجات مسجد کوفه­ی مولا یا در واقع دعای محراب را خوانده­اید یا نه. مناجات­ حضرت چنان­چه از بلیغی چون وی باید انتظار داشت، از دو بخش کلی تشکیل شده است. آن­جا که بر مذاق اهل جلال است و سخن از شدّت و حدّت عذاب است و آن­جا که مفرح دل اهل جمال است و بر معاشقه نظر دارد. فرازهای اول همه از هیبت جلال او گوید و در ادامه از آن­جا که «مولای یا مولای» شروع می­شود، یک­باره راه به منظری مفرح از معاشقه­ای پایاپای بین دو دوست می­برد. مناجات­های امیر مشحون از این دل­انگیزی­هاست. مولا به حکم سرسلسله بودن بر تمام جنبه­های سلوک مسلط است و از این است که هم اهل جمال را کفایت می­کند و هم اهل جلال را و هر دوی این طوایف نسب طریقت خود را به او می­رسانند.* اما این را گفتم تا مقدمه­ی مناجات را که در واقع مدخلی­ست مفرح و شاد بر جملاتی که اگر کمی اهل باشی رعشه بر اندامت می­اندازد را با هم مرور کنیم و الحق چنین صحنه­های ترسناکی را چنان مقدمه­ای لازم است.
این دعائی است که در محل ضربت در محراب مسجد کوفه خوانده می­شود. عجیب فرازهائی مختص عجیب جائی! ترجمه هم لازم ندارد!
یا مَن اَظهَر الجَمیلَ وَ سَتَر القَبیحَ. یا مَن لَم یُؤاخِذ بالجَریرَة وَ لَم یَهتک السترَ و السَّریرَة. یا عَظیمَ العَفو. یا حَسَن التَجاوز. یا واسعَ المَغفرَة. یا باسطَ الیَدَین بالرَّحمَة. یا صاحبَ کلِّ نَجوی. یا منتَهی کلِّ شَکوی. یا کریم الصَفح. یا عَظیمَ الرَجا. یا سَیدی صَل عَلی محمد و آل محمَد و افعَل بی ما اَنتَ اَهله یا کریم.
* این را داشته باشید تا بعدا مفصل از این دو جنبه­ی مولا در مناجات­های وی برایتان بگویم.