نمیدانم تا به حال مقدمهی مناجات مسجد کوفهی مولا یا در واقع دعای محراب را خواندهاید یا نه. مناجات حضرت چنانچه از بلیغی چون وی باید انتظار داشت، از دو بخش کلی تشکیل شده است. آنجا که بر مذاق اهل جلال است و سخن از شدّت و حدّت عذاب است و آنجا که مفرح دل اهل جمال است و بر معاشقه نظر دارد. فرازهای اول همه از هیبت جلال او گوید و در ادامه از آنجا که «مولای یا مولای» شروع میشود، یکباره راه به منظری مفرح از معاشقهای پایاپای بین دو دوست میبرد. مناجاتهای امیر مشحون از این دلانگیزیهاست. مولا به حکم سرسلسله بودن بر تمام جنبههای سلوک مسلط است و از این است که هم اهل جمال را کفایت میکند و هم اهل جلال را و هر دوی این طوایف نسب طریقت خود را به او میرسانند.* اما این را گفتم تا مقدمهی مناجات را که در واقع مدخلیست مفرح و شاد بر جملاتی که اگر کمی اهل باشی رعشه بر اندامت میاندازد را با هم مرور کنیم و الحق چنین صحنههای ترسناکی را چنان مقدمهای لازم است.
این دعائی است که در محل ضربت در محراب مسجد کوفه خوانده میشود. عجیب فرازهائی مختص عجیب جائی! ترجمه هم لازم ندارد!
یا مَن اَظهَر الجَمیلَ وَ سَتَر القَبیحَ. یا مَن لَم یُؤاخِذ بالجَریرَة وَ لَم یَهتک السترَ و السَّریرَة. یا عَظیمَ العَفو. یا حَسَن التَجاوز. یا واسعَ المَغفرَة. یا باسطَ الیَدَین بالرَّحمَة. یا صاحبَ کلِّ نَجوی. یا منتَهی کلِّ شَکوی. یا کریم الصَفح. یا عَظیمَ الرَجا. یا سَیدی صَل عَلی محمد و آل محمَد و افعَل بی ما اَنتَ اَهله یا کریم.
* این را داشته باشید تا بعدا مفصل از این دو جنبهی مولا در مناجاتهای وی برایتان بگویم.
0 نظر:
Post a Comment
خانه >>