داستان حجاب
آیا تا به حال به این نکته فکر کردید که چرا زنان خاورمیانه یکی از پوششهای مرسومشان «چادر» است؟ دو زن را در نظر بگیرید که هر دو مسلمان و هر دو هم مقید به اصول دین خویش. اما یکی در در خاور دور و یا مثلا در منطقهی جنوب شرقی آسیا و دیگری در خاورمیانه. تفاوت پوششهای ایشان را تا به حال حس کردید؟ دوستی که در سفری به آن مناطق داشت از این مساله تعجب زده بود که در روز جمعه زنانی که به قول او بیحجاب بودند را میدید که بقچهی نماز جمعه در زیر بغل، شتابان به سوی صفهای نماز در حرکت بودند. جواب این تفاوتها همانگونه که بسیاری دیگر نیز گفتند تنها در یک کلمه خلاصه میشود و آن «فرهنگ» است که چنین تفاوتهای عظیمی را باعث میشود. فرهنگ نیز به نوبهی خود در هر دورهی زمانی؛ از منظری یعنی خلاصهی سنن و قواعدی که از دیر باز در یک منطقه حکمفرما بوده.
حتما شنیدهاید که حجاب در میان ایرانیان از جایگاه دیرینهای برخوردار است. چیزی که حالا جزو فرهنگ ایرانی محسوب میشود. موید این مساله نیز لباس سنتی زنان زرتشتی است. پوششی که از حیث ظاهر دست کمی از همتای اسلامیاش ندارد. عکسهای جاسم غضبانپور در کتاب «از نوروز تا نوروز» نوشتهی موبد کورش نیکنام، برای مقایسه شاید کار را راحتتر کند. برای مشاهدهی این عکسها اینجا کلیک کنید. [فایل فلش. 817کیلوبایت]
2-
از جمع میان این دو مثال چه میتوان نتیجه گرفت؟ نه میتوان از مسلمان بودن زنان جنوب شرق گذشت و نه میتوان حجاب خاورمیانهای را فراگیر کرد. برای حل این مساله به صورتی منطقی میتوان از علمای فقه اسلامی کمک گرفت. کار فقه نیز عملا گشودن این گرهها متناسب با زمان و مکان و به مدد تاویل و تفسیر روایات اسلامی و آیات قرآنی است. علمائی مانند مرحوم طالقانی به مقولهی حجاب همچون حکمی اخلاقی توجه میکردند و چنانچه از ایشان نقل شده آنرا واجبی اجباری تلقی نکردهاند. آیتاله خمینی نیز در همان اوایل که رشتهی کار حکمرانی را خود به دست داشت و از فشارهائی که بعدهها حتی باعث تعطیل شدن درس تفسیر عرفانی سورهی حمد خود وی نیز شد، خبری نبود؛ حرف طالقانی را تائید کرد.
ظرفیت اسلام برای حل تناقضاتی همچون حجاب تا چه حد است؟ آیا نمونههائی در تاریخ اسلام وجود دارد که به طور مثال ائمهی شیعه به طور خاص و جامعهی مسلمانان به طور عام در خصوص حجاب با آن برخورد کرده باشند؟ جواب این سوال مثبت است. در تاریخ اسلام آن زمان که خود پیامبر حضور داشت و تا زمان غیبت که شخص ائمهی شیعه در جامعه حضور داشتند هیچگاه حکم اجباری برای حجاب خصوصا برای کنیزان و اقلیتهای دینی صادر نشد. این خود نشانگر وجود راههای بسیط برای نگرشها و تاملات نو در این زمینه است. حال علما تا چه اندازه در استفاده از این ظرفیتها موفق باشند خود مقولهی دیگری است.
3 نظر:
Dear Soshyant:
In your article, you are pointing to two different problems; one is the difference between the cover in middle east and rest of the Moslem world, and the other is whether religious covering for women should be mandatory or not.
As you correctly addressed the first issue, culture is the major player. While "chador" is the common form, yet it is not mandatory.
The second problem however has a deeper root. The way to recognize Muslem women in western countries is through their covering of their hair. Note that it is a choice, and even if it is not mandatory, and it is not forced by the state, its their choice. So the question goes back to two fundamental questions: 1- is there such thing as 'non practicing Musle' (Note that the concept is very well accepted in Christianity) and 2- Is an official state religion fair and just or not. After all it is the law in Iran and the obedience of the law is the responsibility of any rational citizen. Assume that the supreme leader of the country makes the covering for women optional, but the parliment passes a law and makes it mandatory, then what should be ones position.
So for such thing to become law, there should be a virtue in it, or it should benefit individuals or society at large. So one can ask the question whether there is any benefit or virtue in covering for women. If the answer to the question is 'yes' then it should be natural for one to implement something that is virtue and beneficial, and if the answer is 'no' it is the responsibility of individuals and the society to protect rights of its own citizens.
مسئله ی مهمیه ... اینو میدونستم که چادر به شکل کنونی از فرهنگ زرتشتی گرفته شده، اما آیا آیه ی حجاب چیزی غیر از این میگه؟
نهایتش مقنعه میشه
و اما عمل کردن ِ گروهی از مسلمانان به اون چیزی که خودشون برداشت کردن و به مذاق ما هم خوش میاد، دلیل میشه که ما بگیم روششون درسته؟
این بحثی بود که هفته ی پیش چند ساعتی از وقت من و پدرم رو گرفت و آخرش هم بی نتیجه موند
بحث سر این بود که حجاب اجباریه برای زنی که اسماً مسلمانه یا کسی که اقلیت دینیه و توی جامعه ی مسلمین زندگی میکنه؟
میدونیم که حجاب در مسیحیت ِ فعلی جمع شده توی راهبه ها! و توی یهود هم به شکلی دیگه بین عموم منسوخ شده ...
یا این چیزی که ما بهش میگیم حجاب و آقای مطهری جزوه ای هم در این باب نوشته اند ... فقط برای مومنین و زنان پیامبر واجب بوده که سر و شونه و زینت و دستهاشون رو بپوشونن یا برای بقیه ی کسایی که توی جامعه ی مسلمین زندگی میکنن و ممکنه مردهای مسلمون رو به بیراهه بکشن هم صادقه ...
تازه این سر و شونه و غیره هم کلی توش حرف خوابیده
تا اونجایی که مثلاً مقدس اردبیلی با فتوایی شاذ و بر خلاف اعم فقها میگه خانمها تا ساعد دستشون هم بیرون باشه خیالی نیست!!
اونقدر سر این مسئله اختلاف هست که به نظرم تا اومدن سوشیانس حل نشده باقی میمونه ...
از قول خودم هم دو کلمه بگم
اگر با شرعیات ایمانی برخورد کنیم خیلی بهتره تا اینکه بخوایم اسلامی و به معنی حقیقی کلمه فقهی برخورد کنیم
چه بسا زنی فاحشه در شهر بخارا وضع ایمانش خیلی بهتر از ما باشه ... از کجا معلوم؟
برای من یکی که هیچی بارم نیست کلی فرق میکنه ایمان قلبی داشتن با اعتقاد بدون باور!
دیگه اینکه آموزش اون قضیه ی ویدالیا هم که نفرستادم از این بابت بود که از کار افتاد!!
با عرض شرمندگی ِ بیکران ...
بسم الله الرحمان الرحیم. سلام علیکم.
فرهنگ و ناآگاهی/آگاهی و بی اعتنائی/بااعتنائی و چیزهای دیگر. خانم Aminah Wadud (امیدوارم املا را درست نوشته باشم) در آمریکا نماز جمعه خوانده بود. خودش امام جماعت. مرد و زن، در صف یکسان، به او اقتدا کرده بودند، و زن بی حجاب هم در بین زنان اقتداکننده بود.
در دنیا هم انواع حجاب هست، هم انواع دفاع از حجاب، هم انواع حمله به حجاب. در وبلاگم در قسمت پیوندهای روزانه لینکی گذاشته ام. آدرسش http://www.inminds.com/hijab-protest.html است. در اروپا، ببین چه جانانه از حجاب و حق حجاب داشتن دفاع می کنند و حتا غیر مسلمانان هم از این جنبش دفاع می کنند. مقایسه کنید با بانوان بلندمرتبه ی ایران ما که در خارج از ایران بی حجاب می شوند.
«تناقضاتی همچون حجاب» یعنی چی؟
فرمایش شما: «هیچگاه حکم اجباری برای حجاب خصوصا برای کنیزان و اقلیتهای دینی صادر نشد. » محل تأمل است.
گویا تشکیک در وجوب حجاب از بحثهای متأخر است. از حدود زمان سیدجمال الدین به این طرف.
من در http://seyyedmohammadi.blogfa.com/post-12.aspx و http://seyyedmohammadi.blogfa.com/post-108.aspx و http://seyyedmohammadi.blogfa.com/post-109.aspx و http://seyyedmohammadi.blogfa.com/post-85.aspx مقالاتی درباره ی «زن» و «حجاب» نوشتم. فخر بنده است اگر حوصله کنی بخوانی.
قربانت.
Post a Comment
خانه >>