Thursday, July 19, 2007

شب آرزوها

امشب تفالی به دیوان خواجه خواهم زد و آرزوئی خواهم کرد؛
نه آن‌چنان که از دست خدا هم کاری برنیاید
نه آرزوئی آن‌چنان بلند...
آرزوئی که تا صبح برایش مقدمه بچینم
و صبح که دیگر شب آرزوها نیست.
خدارا چه دیدی؟!

1 نظر:

Anonymous Anonymous نوشته...

سلام دوست عزيز
مطالبتون فوق العاده است
در مورد اذن كه گفتي سايت
http://hooshang-samani.blogfa.com/cat-17.aspx
خيلي از اذون هاي تاريخي رو با ذكر تاريخ داره

6:10 PM  

Post a Comment

خانه >>