Friday, December 28, 2007
خواستم عیدانهای باشد که غدیر فرداست. اما نمیدانم چرا وقتی دلم یاد علی و زندگی ی پرتلاطماش میکند، یاد سید خلیل عالینژاد هم میآید. علاقهای که به این مرد ساده و سلوک مجنونوارش دارم، بیحد است. امروز داشتم برای عزیزی میگفتم که همیشه از صداقت روستاییوار لذت میبرم. سید هم جدای از اعتقاداتاش، مثال کاملی از روستاییان بی غل-و-غش بود که دین خود را دارند و مرام و مسلک خود را و برای من در پس این صفا و سادگی، صداقت او بود که در لحظات اجرای موسیقی ی باستانی و مقدس تنبور نمودی عینی داشت. سید به دین یارسان اهل حق بود و علی برای او تبلور یافتهی ازلیّت و ابدیّت. این اعتقاد در مجموعهی اسلامیات چیزی جز غلو نیست. اما چیزی که معمولاً فراموش میشود این است که مرام و مسلکهایی چون اهل حق چنان از دین رسمی اسلام منفک شدهاند و مجموعه آداب و سنن خود را دارند که برای شناخت آن، باید به صورتی مستقل عمل کرد. گو اینکه ریشههای اسلامی [بالاخص تصوف اسلامی] هم مانند ریشههایی از زرتشتیگری، مهرپرستی [مسیحیت هم بسیار وامدار این مکتب است] و یهودیت نیز در آن یافت میشود. درست مانند تمام ادیان زندهی دیگر. لذا معتقدم کسانی که به بهانهی ایشان و معتقدات آنها، تصوف اسلامی را میکوبند، سخت در اشتباهاند.
روزی امروز من هم تکه فیلمی بود در یوتوب از مراسم خاکسپاری سید [ببینید] روی فیلم آن، تصنیفیست ساختهی او با شعر حضرت حافظ که بسیار دوستاش دارم. اما برای شما هم به رسم عیدانه، تکهای از اجرای خصوصی رضی آباد که همراه با منقبتخوانی امیر المؤمنین است را میگذارم. دوست دارم حالا که فیلم را میبینید، جدای از گوش سپردن به این نواهای اساطیری، کمی هم سیر آفاق و انفس این مردمان روستایی را بکنید. کمی در چهرههای ساده و خودمانی اهالی رضی آباد کرج نظاره کنید. چه میبینید؟ موسیقی ایرانی در دل این گونه افراد پرورده شده.
0 نظر:
Post a Comment
خانه >>