Monday, September 08, 2008

دگرگون حال

زان می عشق کزو پخته شود هر خامی
گر چه ماه رمضان است بیاور جامی

برای پختن ما خامان تا دگرگون شویم به می نیازی مبرم است. پس «ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش» که «من ترک شاهد و ساغر نمی‌کنم، صد بار توبه کردم و دیگر نمی‌کنم» (ببینید)

پ.ن. فیلم از مراسم بزرگداشت استاد ناصر فرهنگفر است.

Labels:

6 نظر:

Anonymous Anonymous نوشته...

حالا خوب شد

12:29 AM  
Anonymous Anonymous نوشته...

راستش برای درج نظر حضرتعالی منتظر بهانه ای بودم.که این بهانه با نظر گلایه آمیز شما همراه بود

12:42 AM  
Blogger Saoshyant نوشته...

بهانه لازم نیست دوست عزیز. جاهایی که لازم باشد نظر بدهم این‌کار را خواهم کرد.

با تشکر از نظر لطف شما

12:57 AM  
Anonymous Anonymous نوشته...

می ریختند به کامت، به شکرانه اش و خمس و ذکاتش، بگو به گلوی ماهم قطره ای بریزند.

8:50 AM  
Blogger ....فرید نوشته...

به نام خدا
دوست نیک منش ،خوبش می شود رندی گفت بدش هم از این همه نام بد که روزگار ما دوره رواجشان است،وآن اینکه نوشته ای برای دو نوشته پیشترت که راه نظر رابر آن بستهای در اینجا بنویسم. وآن اینکه زبان گویی آماس می کند در دهان برای گفتن حرفی یا دلشوره ای را با اشنایی در میان گذاردن.و نیز بسیار زمانی است که چیزی ننوشته ام جز هنگامی که مخاطبم را رخ به رخ بشناسم.
تو هم گوئیا دلتنگی .دعا کن زودتر پائیز بیاید تا باریدن بی دغدغه را دوباره ببینیم و سپس دوباره هیچ است و دلمردگی و باز هم.
پا سبک کن و احوالی از ما بگیر این روزها .
ارادتمند

1:37 PM  
Anonymous Anonymous نوشته...

دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد
افکند سر به زیر و حیا را بهانه کرد
رفتم به مسجد از پی نظّاره رخش
بر روگرفت دست و دعا را بهانه کرد
آمد به بزم و دید من تیره روز را
ننشست و رفت و تنگی جا را بهانه کرد
آلوده بود پنجه‌اش خون عاشقان
بستن به دست خویش حنا را بهانه کرد

شعر از شاطر عباس صبوحي

11:18 AM  

Post a Comment

خانه >>