Friday, March 30, 2007

پژوهشی در آیات مشهور سوره‌ی نساء (1)

1- آیات مشهور سوره‌ی نساء.
«الرِّجَالُ قَوَّ مُونَ عَلَى النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ وَ بِمَآ أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَ لِهِمْ فَالصَّلِحَتُ قَنِتَتٌ حَفِظَتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّتِى تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهجُرُوهُنَّ فِى الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا * وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ‏ى وَ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَآ إِن يُرِيدَا إِصْلَحً ا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَآ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا؛
ترجمه: مردان سرپرست زنان‌اند، به دليل آن كه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آن كه از اموالشان خرج مى‏كنند. پس، زنان ِ درست‌كار، فرمان‌بردارند [و] به پاس آن‌چه خدا [براى آنان] حفظ كرده، اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏كنند. و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‌ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تأثير نكرد] آنان را بزنيد؛ پس اگر از شما اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد، كه خدا والاى بزرگ است.
و اگر از جدايى ميان آن دو [زن و شوهر] بيم داريد پس داورى از خانواده آن [شوهر] و داورى از خانواده آن [زن‏] تعيين كنيد. اگر سر سازگارى دارند، خدا ميان آن دو سازگارى خواهد داد. آرى! خدا داناى آگاه است.»

2- دعوا بر سر چیست؟
کلمه‌ی «اضْرِبُوهُنَّ» که برخی از آن تاویل کتک‌کاری دارند و معنی همین یک کلمه و نه سیره‌ی پیامبر را که مورد اتفاق نظر بین تمامی فرق اسلامی است، را مجوز اسلام برای ضرب و شتم زنان قلمداد می‌کنند.

3- معنی «ضرب در قرآن»
ضرب و مشتقات آن فقط در قرآن به شانزده معنا آمده است. در کتب لغت عرب می‌توان معانی دیگری را نیز برای آن یافت. به این معانی قرآنی توجه کنید:

1. [آوردن] و ضرب اللَّه مثلاً؛( نحل (16) آيه 76 اين تعبير در آيات بسيارى آمده است.) ترجمه: خداوند مثالى (ديگر) زده است.
2. [هجرت و سفر] و إذا ضربتم في الأرض فليس عليكم جناح أن تقصروا من الصلاة؛(نساء (4) آيه 101) ترجمه: هنگامى كه سفر مى‏كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد.
3. [آويختن‏] فضربنا على آذانهم في الكهف سنين عددا؛(كهف (18) آيه 11) ترجمه: ما (پرده خواب را) در غار بر گوششان آويختيم، و سال‏ها در خواب فرو رفتند.
4. [بازستاندن‏] أفنضرب عنكم الذكر صفحاً أن كنتم قوماً مسرفين؛(زخرف (43) آيه 5) ترجمه: آيا اين ذكر [= قرآن‏] را از شما بازگيريم به خاطر اين كه قومى اسراف‌كاريد؟!
5. [تعيين‏] و كذلك يضرب اللَّه الحق و الباطل؛(رعد (13) آيه 17) ترجمه: خداوند، حق و باطل را چنين مشخص و تعيين مى‏كند (مَثَل مى‏زند)!
6. [انداختن‏] ولْيضربن بخُمُرهِنّ على جيوبهِنّ؛(نور (24) آيه 31) ترجمه: و بايد سينه و بَر و دوش خود را با مقنعه بپوشانند.
7. [باز كردن‏] أن أسر بعبادي فأضرب لهم طريقاً في البحر يبساً؛(طه (20) آيه 77) ترجمه: به موسى وحى فرستاديم كه: شبانه بندگانم را (از مصر) با خود ببر؛ و براى آنها راهى خشك در دريا بگشا.
8. [مُهر كردن‏] و ضربتْ عليهم الذلة و المسكنة و باءوا بغضب من اللَّه؛(بقره (2) آيه 61) ترجمه: و (مُهر) ذلّت و نياز، بر پيشانى آنها زده شد؛ و باز گرفتار خشم خدايى شدند.
9. [قطع كردن‏] فأضربوا فوق الأعناق و اضربوا منهم كل بنان؛(انفال (8) آيه 12) ترجمه: ضربه‏ها را بالاتر از گردن (بر سر دشمنان) فرود آريد! و همه انگشتان‏شان را قطع كنيد!
10. [زدن‏] وخذ بيدك ضعثاً فأضرب به ولا تحنث؛(ص (38) آيه 44. «ضغث» به معناى يك بسته و دسته است. مفسران مى‏گويند: مقصود شاخه نازك نخل است.) ترجمه: (و به او گفتيم:) بسته‏اى از ساقه‏هاى گندم (يا مانند آن) را بر گير و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشكن!
11. [جدا كردن‏] فإذا لقيتم الذين كفروا فضرب الرقاب؛(محمد (47) آيه 4) ترجمه: و هنگامى كه با كافران (جنايت پيشه) در ميدان جنگ روبه‏رو شديد گردن‏هايشان را قطع كنيد.
12. [ساختن‏] فضرب بينهم بسور له باب باطنه فيه الرحمة و ظاهره من قبله العذاب؛(حديد (57) آيه 13) ترجمه: در اين هنگام ديوارى ميان آنها زده و ساخته مى‏شود كه درى دارد، درونش رحمت است. برونش عذاب!
13. [كوبيدن‏] ولا يضربنّ بأرجلهِنّ ليعلم ما يخفين مِن زينتهِنّ؛(نور (24) آيه 31) ترجمه: هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نكوبند تا زينتِ پنهانى‏شان دانسته شود (و صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد).
14. [گرفتن‏] فكيف إذا توفّتْهُمُ الملائكةُ يضربون وجوههم و أدبارهم(محمد (47) آيه 27) ترجمه: حال آنها چگونه خواهد بود هنگامى كه فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنان مى‏زنند و جان‏شان را مى‏گيرند؟!
15. [فرود آوردن‏] فقلنا اضْرب بعصاك الحجر؛(بقره (2) آيه 60) ترجمه: به موسى گفتيم عصاى خود را بر سنگ فرود آر.
16. [ضربه زدن] فراغ عليهم ضرباً باليمين؛(صافات (37) آيه 93) ترجمه: ابراهيم محكم با دست راست بر بتان كوبيد.
ادامه دارد...

1 نظر:

Anonymous Anonymous نوشته...

متن خلجی رو نخوندی پس؟ معانی دیگر مجازی و استعاری هستن. در این آیه چه واژه کمکی هست که زدن رو تبدیل به چیز دیگری کنه؟ گفته بزنین، خلاص. حدیث هم داریم که محمد باز زدن رو تجویز کرده، و مثلا گفته فلان طور بزنید.

5:26 PM  

Post a Comment

خانه >>