Sunday, March 25, 2007

خانه

دیروز برگشتم به تهران. خانه‌ی پدری در دیار اجدادی را هم زیارت کردیم. مخروبه‌ای شده که لابد صاحب کنونی آن می‌خواهد با کمترین خرجی بر آن خانه‌ای نو بنا کند. به امان خدا رهایش کرده تا خود فرو ریزد. در عکس، دربی سبز رنگ می‌بینید که روزگاری پدر بر کلید اضافی آن پنبه زده بود؛ مبادا که در برخورد با در صدائی ایجاد کند که آرامش اهل خانه را بر هم زند! روحیات لطیف مردمان روستا را بنگر که ناخودآگاه پهلو به سلوک عرفانی بزرگان می‌زند. چه روزگاری بود قدیم.