Monday, October 08, 2007

زن و زمین

زن کاشف بذرافشانی‌ست. مرد به دنبال گله‌ی گوسپندان و گوشت شکارش بود که زن به‌امداد روح و ذهن جستجوگر و تیزش هرچند محدود، اما دید که از آسمان تخم‌های گیاهان می‌بارد و در دل زمین می‌نشیند و سبز می‌شود. این بود که نشست به بازسازی بازی طبیعت. از طرفی زن با ماه و زمین که مادر بود، هم‌دست بود پس خود، از شان و منزلتی عظیم در نظام باروری و نشر زندگی برخوردار می‌شد و همین است که نقش وی در آغاز دوره‌ی کشاورزی بر همه کار و همه چیز، اولی و مقدم بود.
پ.ن. نمی‌دانم کی و کجا و برای چه چیزی این‌ها را در خرده کاغذهای بی‌پایانم نوشته بودم. منبعی در ذهنم نیست که بدانم آیا ترجمه‌ی مطلب خاصی بود یا چیزی غیر این. شما حالا بخوانید تا بعد اگر بقیه‌اش را یافتم برای‌تان می‌گذارم.

Labels:

2 نظر:

Anonymous Anonymous نوشته...

tarjomeiist az mehrangiz kar.

5:22 AM  
Blogger Saoshyant نوشته...

نه دوست عزیز. هرچه باشد ترجمه‌ی ایشان نیست!

6:51 AM  

Post a Comment

خانه >>