خبرها همیشه منتظر می‌مانند
اگر این خبر درست باشد، اتفاقی عجیب در زندگی‌ام رخ خواهد داد. خبرها گویا همیشه منتظر زمانی هست‌اند که باید گفته شوند. خبر، بغضی نشکفته را به‌همراه داشت. چیزی از جنس نذر برای امام رضا.
پ.ن.1: فردا به موزه‌ی سعدآباد خواهم رفت برای تحقیق صحت خبر. چیزی‌ست شبیه سقوط یک جهان راز از عالم ملکوت به عالم ناسوت.
پ.ن.2: من بی می ناب زیستن نتوانم - بی باده، کشید بار تن نتوانم / من بنده‌ی آن دمم که ساقی گوید - یک جام دگر بگیر و من نتوانم. (خیام)
نوشته شده توسط سوشیانت در
11:39 PM
4 نظر:
می تونم بپرسم چرا؟ جالبه برام. فردا شب میام چک می کنم اینجا رو. حتما جواب بدیا. اگر از جنس برخی اتفاقاتی که برای من می افته باشه جالبه
خاک به سرم... دیگه رسما داره حسودیم می‌شه به این موسیقی :((
دیدی اون روز حرف فرشچیان اومد وسط و این‌که بعضی‌ها با دست‌شون هنر نمی‌آفرینند و ... ای خدا
من فدات بشم حسین جان نوروزی عزیز
عجیبه!این رباعی که از خیام نوشتی چند روزی هست مثه ریگ ته جوب افتاده تو سرم و بیرون نمیره!چه جالب!نه؟!!!
Post a Comment
خانه >>