آزار
چیزی که باعث شد این چهار خط را بنویسم درد-و-دلی بود که دیروز با داریوش داشتم. به او میگفتم نمیفهمم وقتی کسی نظرش یا هر چیز دیگری که جایی را از کسی تنگ نکرده را در پهنای وب منتشر میکند و حتی در یک دسته بندی خاص هم میگنجاندش تا مخاطب خاص خود را بیابد، چرا باید جوابگوی هر ناسزا و توهینی باشد. من هنوز درک نکردم یکی مثل حسین که سیستم نظر دهی وبلاگش را به هر دلیلی بهروی دوست و دشمن بسته چرا باید به این دلیل کاملاً شخصی فحش بشنود؟ چرا حریم خصوصی برای ما بیمعناست؟ اصلاً معنای این حریم خصوصی چیست؟ من یک تکه فیلم که دوست دارم را روی یوتوب منتشر میکنم که در آن فیلم توهینی به شخصی یا اشخاصی نیست. اما تا بخواهید پای این تکه فیلم که اتفاقاً موضوعی کاملاً عرفانی و ادبیاتی مثل تفسیر بیتی از حافظ دارد، فحش شنیدم! حتی دلیلام نیز برای اینکار استفاده از فضای مجانیست که یک سیستم انتشار فیلم در اختیار مخاطباناش گذاشته تا از آن استفادههای ثانویهی خودش را ببرد. روی یوتوب یا بلاگر یا حتی سایتهای میهنی هزاران لینک و فیلم و مطلب خالتور یا حتی پورنو هست و کسی هم نمیگوید که بیایید همهاش را بردارید یا سانسور کنید. من با سانسور کلی و بی قید و شرطی که در ایران معمول است حتی در خصوص سایتهای پورنو مخالفام و میپندارم حتی برای این دسته از موضوعات نیز باید برنامه و قانونی درست داشت. اما دقیقاً متوجه نشدم دلیل توهین کنندگان به یک نویسندهی موضوع خاص که اصلاً به ایشان ربطی ندارد چیست. یا چرا چون کسی برای حریم خصوصیاش از قفل و بستی فزونتر استفاده کرده باید فحش بشنود و قس علی هذا.
داریوش معتقد است آن دسته از مخاطبان که با دین یا هرچیزی که بویی از دین بدهد مخالفاند و کامنت توهین آمیز میگذارند، چون از کسانی که بهاسم دین بر ایشان ستم کردند و آزارشان دادند منزجرند، لذا با دیگرانی نیز که شاید ربطی به آن افراد نداشته باشند برخوردی غیر انسانی دارند. نمیخواهم به ریزخوانی ماجرای آزار دادن یا آزاد دیدن از پس معنای آزادی بیان بپردازم؛ با این حال مساله برای من لاینحل باقی مانده که چرا بشر از لوازم دموکراسی خوب استفاده نمیکند. چه دلیلی میبیند که بر هر کسی تا جایی که در توان دارد بتازاند. چرا جنگ آن هم وقتی که از آن ستیز حتی سودی هم عاید فرد مهاجم نمیشود؟ جنگ گویا در این عصر نقطهی پایان خیلی چیزهاست. نمیدانم!
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن
که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست
لینک مرتبط: نوشتهی داریوش. حديث آزار دهنده و آزار ديده
2 نظر:
دلیل کم نیست برای آزار گاوخونی.
کم دلمان را خون نکرده... با آن سیگارهایش...
سوشیانت
یکی همنام تو تو این آدرس مطلب می نویسه
نمی دونم چرا حس کردم بهت بگم خوبه
http://www.interuniversal.persianblog.ir/
Post a Comment
خانه >>