Saturday, January 14, 2006

صبوحی (1)

قصدم این است که "طالع اگر مدد کند" مطالبی را بنام صبوحی بیاورم. دستاورد سحرهائی که خوش بودم و خوش می نشستم در قدیم الایام. سعی من بر این است که جملات منتخب، در حداقل کلمات از حیث ظاهر و در حد اکثر معنا از حیث باطن باشد. تا یار که را خواهد و میلش به چه باشد!
.:: از هر طرف که روی، اگر راهروی، راه بری! ::.
سهروردی - شیخ اشراق - رساله ی عقل سرخ

Labels:

3 نظر:

Anonymous Anonymous نوشته...

سلام.سوشیانت عزیز.از آشنا شدن با بلاگ زیبایت بسیار خوشحال شدم حس آدمی را داشتم که پس از مدتها فریاد خاموش ناله ای از حلقومش شنیده می شود.انگار در این ایام بنوعی عیدی گرفتم اگرچه نه از نسل توام و نه از حنس تو اما حال و هوایت مرا خوشحال کرد بار هم دارم که بنویسم بعدها .مهلتی باید .....نئشته هایت و دلتنگیهایت و اشاراتت مرا بیاد {آواز پر جبریل انداخت} پیروز باشید

7:38 AM  
Anonymous Anonymous نوشته...

گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات

گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات

گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا

شادی همه لطیفه گویان صلوات

رباعیات حافظ)

6:46 PM  
Anonymous Anonymous نوشته...

سلامی.....صلواتی... و انگشتانی که می لغزنددر لابلای اوراق دیوانی و جوابی که خواجه شیراز از سر مرحمت می گوید:گرچه ما پادشهیم/پادشاهان ملک صبحگهیم/دشمنان را زخون کفن سازیم/دوستان را قبای فتح دهیم/رنگ تزویر پیش ما نبود/شیر سرخیم و افعی سهییم/ پیروز و شادکام باشید.

8:22 PM  

Post a Comment

خانه >>