Saturday, June 03, 2006

کوچه های خاطره

امروز در گیراگیر همه­ی مشغله­هائی که این چند وقت برای خود تراشیدم؛ رفتم و بر روی پله­ای نشستم که بیست و چهار سال پیش با پدر بزرگ خوش صدایم بر روی آن می­نشستم. ساکت. تا او سیگاری بگیراند و آرام برایم شعری، قصه­ای، مَثَلی، چیزی بخواند و مرا باز ببرد به دنیای خیالات رنگین. نق که می­زدم، برود آن سمت کوچه و از «سد مصطفی» بستی چوبی بگیرد برایم. دلم بد جور هوس کودکی کرده بود.
رفتم بر در مسجدی که پدر بزرگ در آن اذان می گفت و به بچه های محل، قرآن درس می داد. پسرک بسیجی به چشم غریبه نگاهم می کرد. به چشم آشنا نگاهش کردم. گو اینکه آنجا را و سوراخ سمبه­هایش را بهتر از هر کسی می­شناسم. رفتم داخل مسجد. با اینکه وقت نماز نبود دو رکعتی به یاد قدیم خواندم. همانجائی که پدر بزرگ مرا می­کاشت تا خودش برود به صف اول نمازش برسد.
رفتم تا پارک کودکی­هایم. ته محله. در و دیوارش را عوض کرده بودند اما حوض هنوز همان بود. همان که روزی نزدیک بود با مخ به درونش پرت شوم و پدر نگذاشت. هولش هنوز به دلم مانده. کاش می­شد مثل قدیم کودکی کرد و بر لبه­ی دایره وارش راه رفت. کاش.
جائی زیر درختان سبزش نشستم. یادم آمد همین جاها بود که پدربزرگ حمد و سوره را یادم داد. همین جاها بود که گفت من رفتنی­ام. همین جاها بود که من نمی فهمیدم چه می گوید و به بستنی­ام لیس می­زدم. در همین پارک کوچک بود که برایم زیر لبی به سنتی بس قدیمی، شاهنامه می­خواند یا سعدی و حافظ یا نوحه. در خونش هزار شعر بود، هزار مَثَل و داستان که می جوشید و کربلا. این واژه­ی عجیب ِ پر سوز و گداز. که وقتی می­آمد؛ پدربزرگ می­رفت....
حالی بود خلاصه. جای شما خالی.

3 نظر:

Anonymous Anonymous نوشته...

من هم عجیب دلم هوای کودکی و خانه ی مادربزرگ را دارد. مادربزرگی که آبا صدایش می کردیم وهنوز هم نتوانستم مهربانی اش را جای دیگر پیدا کنم. هر دوی پدربزرگهایم را هم وقتی از دست دادم که تازه داشتم معنای بزرگتری را می فهمیدم. باز خوش به حالتان که شجاعت رفتن به محله ی کودکی را دارید. برای من دوری از ایران بهانه است. یارای رفتن ندارم.

3:52 PM  
Anonymous Anonymous نوشته...

سلام
كاش كودك بودم پاك و بي آلايش هيچ اشكالي نداشت كه نمي فهميدم!!! فقط كودك بودم! كودك

5:52 PM  
Anonymous Anonymous نوشته...

hich khatere az pedarbozorg va madarbozorg nadaram va hamishe hasrate boodaneshan ra khordam ama hese zibayat ra dark kardam!kash man ham,,,,
minoo

1:40 PM  

Post a Comment

خانه >>