Monday, November 27, 2006

بابک بیات زنده است!

رفتم داخل اتاق­. دیدم نشسته. در فضا آهنگ سکوت پخش می­شد. کسی که رتق و فتق امور می­کرد لبخند می­زد که ببین به­خدا استاد سالم است. چرند می­نویسند این خبر گزاری­ها! رفتم جلوتر. گفتم استاد شما که سالمید. هیچ نگفت و فقط محزون بود. گفتم خبر نادرستی را خبرگزاری­ها نوشته­اند. خودم خواندم که ایسنا نوشته. حتی افراد مهمی در ادبیات مثل «خوابگرد» هم به آن لینک داده­اند. هیچ نگفت. محزون بود. شاید اثرات درد را هنوز با خود داشت و لب به شکایت نمی­گشود. سرش را برگرداند رو به پنجره. با آن سبیل پرپشت. گفتم اجازه دهید دستتان را ببوسم. با او دست دادم و دستش را بوسیدم. از اتاق زدم بیرون. اتاق بغلی گویا مال خودم بود. فکر می­کردم که چطور خبر سالم بودن بابک بیات را بدهم به ملت. گفتم به خوابگرد می­گویم خودش درستش می­کند!
صبح زود که پاشدم نگاهی به خوابگرد کردم. در لینکده­اش که لینکی نگذاشته بود. چقدر بد. یعنی به بابک بیات دروغ گفتم؟ مثل اینکه خوابگرد باید به همه­ی خبرهای فرهنگی و غیرفرهنگی عالم لینک بدهد! خوب چه فرقی می­کند هفتان که نوشته است. اما به­خدا بابک بیات زنده است....

1 نظر:

Anonymous Anonymous نوشته...

:(

8:40 AM  

Post a Comment

خانه >>